عروسی قاسم
عَروسیِ قاسِم، مراسمی نمادین با موضوع عروسی حضرت قاسم با دختر عمویش فاطمه، که در ایام محرم (معمولاً روز عاشورا) برگزار میشود.
حضرت قاسم پسر بزرگ امام حسن (ع) بود. از تاریخ ولادت وی اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما به اشارۀ برخی منابع، او در زمان واقعۀ کربلا، نوجوان، و همراه امام حسین (ع) بود. در همانجا بود که امام حسین (ع) بنابر وصیت برادر بزرگوارش، دختر خود فاطمه را به عقد قاسم درآورد؛ اما پیش از تحقق ازدواج، داماد جوان به میدان جنگ رفت و به شهادت رسید (نک : کاشفی، 582- 595). مراسم بزرگداشت این واقعه شامل بخشهایی چون حنابندان، مرثیهخوانی، برگزاری تعزیه و حجلهگردانی است.
مراسم عروسی یا حنابندان قاسم قدمت زیادی دارد. این مراسم امروزه هم در هر استان با آیینی خاص، و در تاریخی مشخص انجام میشود.
در کیش، شب و روزِ 8 محرم را ایام «زفاف قاسم» میدانند. در این شبانهروز به نشانۀ عروسی، دیوارها و طاقچههای حسینیه را با پارچههای سبز و گل تزیین میکنند. یکی از اهالی سینیِ مخصوص حنابندان را که محتوی کاسۀ بزرگ حنا، گلابدان، گلدان، ظرف بخور، شیرینی و شاخههای مشموم (ریحان) است، تهیه میکند و ظرفهای داخل سینی را با گچ به کف آن میچسباند تا حرکت نکنند. روز مراسم، عزاداران پس از سینهزنی و مرثیهخوانی، به خانۀ کسی که سینی را آماده کرده است، میروند. در آنجا یک نفر سینی را روی سر میگیرد و مردم همچنان که سینه میزنند، به حسینیه برمیگردند و آن را در کنار منبر میگذارند. در پایان مراسم، شیرینی داخل سینی ــ که آن را مشکلگشا میدانند ــ و مقداری از حنا ــ که برای آن خاصیت درمانی قائلاند ــ بین مردم پخش میشود. در گذشته برای پرشورکردن این مجلس، زنان کل هم میکشیدند (مختارپور، 143-144).
در میناب، مراسم عروسی یا حنابندان قاسم در شب 9 محرم برگزار میشود (میرشکاری، 218، 222). در ماهشهر رسم است که در شب عروسی قاسم، صاحبان نذر در یک سینی ــ که نمـاد خوانچۀ عقد اسـت ــ میـوۀ فصل، گلابدان، نقل، نبـات و مقداری حنای تر میگذارند و شمار زیادی شمع هم در آن روشن میکنند و با خود به روضه میبرند. زمانی که واعظ روایت عروسی قاسم را بازگو میکند، جوانان سینیها را بر سر میگذارند، وارد مجلس میشوند و بین جمعیت حرکت میکنند (قیصری، 150-151).
در ساوه پس از عزاداری و مرثیهخوانی، جوانان با وضو، حجلۀ قاسم و دیگر ملزومات حنابندان را که صاحب نذر تهیه کرده است، میان مردم میبرند. آنها افزونبر پخش ملزومات حنابندان، نذورات نقدی مردم را هم جمع میکنند (نک : سالاری، 591-592).
در ایلام، در روز 7 محرم، مراسم چایینۀ قاسم یا عروسی قاسم (عرس قاسم) برگزار میشود. در این مراسم دختری مجرد لباس عروسی (تنپوشی سبزرنگ و سرپوشی سفیدرنگ) میپوشد و دو شمع روشن به دست میگیرد. یک سینی پر از نقل و نبات، عود، حنـا و شمع روشن را وسط میدان (محل برگزاری چایینـه) میگذارند و عروس آرایششده را نیز در گوشۀ میدان مینشانند. سپس چایینهخوانها با لباسهای رنگی وارد میدان میشوند و زنی که مُلایه خوانده میشود، در مدح قاسم روضهخوانی میکند. بعد از چندین بار تکرار ابیات چایینه، زنی کفنی آغشته به خون را ــ که نشـانۀ شهـادت قـاسم است ــ به وسط میدان میآورد؛ چایینهخوانها از حالت نمادین شادی درمیآیند و روی سر عروس چادر سیاه میاندازند. این مراسم حدود دو ساعت ادامه دارد و در پایان به نشانۀ تبرک، حنای داخل سینی میان عزاداران تقسیم میشود (ضمیر، 193-194).
یکی از مهمترین بخشهای مراسم عروسی قاسم، برگزاری تعزیهای است که آن را تعزیۀ شهادت قاسم یا عروسی قاسم مینامند (سالور، 1 / 514؛ شهیدی، 224؛ برای آگاهی بیشتر دربارۀ شـرح مجلـس تعزیـۀ عـروسی و شهـادت قـاسم، نک : همـایونی، تعزیـه ... ، 881 بب ؛ قس: ناصربخت، 185 بب ). برگزاری این تعزیه در سفرنامۀ جهانگردان خارجی هم نمود داشته است: ویلیام فرانکلین که در سالهای 1200-1201 ق / 1786-1787 م در ایران بوده، در سفرنامهاش از تعزیۀ عروسی قاسم و جزئیات آن سخن گفته است (ص 72-73).
برگزاری تعزیۀ عروسی قاسم از نذرهای مردم در دورۀ قاجار هم بوده است (ابراهیمی، 196). در این دوران، تعزیه با شکوه خاصی در تکیۀ دولت برگزار میشد؛ اما پس از مدتی بهسبب ازدستدادن جنبۀ آیینی و عزاداریاش، مورد مخالفت برخی علما قرار گرفت و بهتدریج حذف شد (اعتمادالسلطنه، 1 / 168- 169). بااینهمه، ویلیام اوزلی در خانۀ میرزا شفیع، صدر اعظم فتحعلی شاه قاجار (سل 1212-1250 ق / 1797-1834 م)، این تعزیه را از نزدیک مشاهده کرده بود (III / 164, 166). بنجامین هم در سفرنامهاش بـه توصیف و تحلیل برگزاری این تعزیه پرداخته است (ص 403-404).
به عقیدۀ برخی، برگزاری این تعزیه ابتدا در استانهای شمالی ایران (نک : نصری، 107)، و سپس در دیگر استانها، مانند تهران (شهری، 2 / 394-395)، شیراز (همایونی، فرهنگ ... ، 417)، میغان شاهرود (نادری، 218)، سیستان (پهلوان، استان ... ، 274)، و کرمان (همو، استانهای کرمان ... ، 189) رواج یافت.
این تعزیه در هر استان، در روزهای مختلفی برگزار میشد: یزد: شب چهارم محرم (طباطبایی، 430)؛ شاهرود: روز سوم محرم و بعضاً در ایام فاطمیه (شریعتزاده، 310-311)؛ سمنان: ششم محرم (احمدپناهی، 275)؛ بوشهر: هشتم محرم (شریفیان، 209)؛ احمدآباد جرقویه: هفتم محرم (کریمی، 63)؛ کرمانشاه: پنجم محرم (پهلوان، استانهای کردستان ... ، 275).
در برخی استانها، تعزیه همراه مراسم حنابندان قاسم در روز تاسوعا اجرا میشد (همو، استانهای بوشهر ... ، 234؛ میرشکاری، 218)؛ همچنین در گیلان در مراسم عروسی برخی عروس و دامادهای محلی، تعزیۀ عروسی قاسم برگزار، و صیغۀ عقد عروس و دامادها نیز در همان مراسم خوانده میشد (طالبی، 2 / 167- 168).
از دیگر بخشهای برگزاری مراسم عروسی قاسم «حجلهگردانی» است. حجله (ه م) در تعزیههای دیگر هم کاربرد دارد؛ اما اساس آن برای نشاندادن حجلۀ عروسی در تعزیۀ عروسی قاسم بوده است (شهیدی، 409).
حجلهگاه قاسم در هر منطقهای به شکلی خاص ساخته و تزیین میشود: در بیرجند، حجلهگاهْ چوبی، و داخلش آینهکاری بود و داخل حجله دختر جوانی نیز مینشاندند (برآبادی، 53). در آمل، حجلۀ قاسم را با زیورآلات گرانبها و طاق شال ترمه و اشیاء نفیس تزیین میکردند (علامه، 179). در سمنان، حجله به شکل اتـاقک چوبـی تزیینشدهای بـود که 4 تـن آن را حمل میکردند (احمدپناهی، 281). در گروس و بیجار، تختی را مانند کتل آماده میکردند، روی آن را پارچهای مشکی میانداختند و روی پارچۀ مشکی را با پارچههای رنگی و زینتآلات و گلهای لاله آرایش، و کف آن را نیز فرش میکردند (هاشمنیا، 144).
تهرانیها غالباً حجله را از چوب و به شکل اتاقکی استوانهای و ستوندار، روی طبقی مدور میسازند و آن را با آینه و کاغذهای رنگی تزیین میکنند (بلوکباشی، 29). در قم برای تزیین بیشتر حجله، از شرابههای بلور و تکههای آینه و جار استفاده میکردند. گاهی کودکی سه ـ چهارساله را هم در آن مینشاندند و حجلهکش آن را روی سر میگذاشت و حمل میکرد (همو، 30).
در سروستان فارس، حجله را با یک تخت چوبی و ترکههای انار بهصورت اتاقکی میسازند، روی آن را با زیورهای طلا و نقره و پارچههای رنگی تزیین میکنند و کف حجله را با قالیچه فرش میکنند و دو طرف جلو حجله، دو لاله میگذارند (همو، 30-31).
در فرگ، از توابع شهرستان دارابِ فارس، حجلۀ قاسم را که شبیه به طاق نصرت بود، با پارچههای رنگارنگ و آینههایی متفاوت که بدان آویزان میکردند، میساختند و در 9 محرم، این حجلۀ رنگارنگ را سیاهپوش میکردند (محمدی، 89).
در میانه، اتاقک چوبی کوچکی شبیه کجاوه با تزیینات پارچه و آینه درست میکنند و درون آن حنا، نارنج، سبزی، دو کلهقند و شمع قرار میدهند و طِبق نذرشان کودکی را در آن مینشانند (دوستی، 118).
در سیوند فارس در روز عاشورا، پسربچۀ خردسالی را در حجله مینشانند و او در حجله مشغول خواندن قرآن میشود؛ اما در بهبهان، دختربچهای را بهعنوان عروس، درون حجله مینشانند و مردم، صورت عروس (دخترک درون حجله) را میبوسند (همانجا).
در سیرجان هم در روز تاسوعا، پس از روضهخوانی، حجلۀ تزیینشده را که عروس قاسم در آن نشسته بود، میآوردند و مردم روی آن نقل و پارچههای رنگی میانداختند. در میانۀ مجلس نیز شخصی اشعاری در رثای قاسم میخواند. از دیگر سنتهای مردم سیرجان نشاندن بچهها درون حجلۀ قاسم و روی اسبها به نیت تبرک بوده که هنوز هم رایج است (مؤیدمحسنی، 273، 276).
بسیاری از رسومی که در مراسم عروسی قاسم وجود دارد، بازتاب فرهنگ و آدابورسوم مردم ایران است؛ مانند نامزدی قاسم و فـاطمه از کودکـی (یـادآور رسم بِشیککَسدی در آذربایجـان یا نامزدکردن نوزاد دختر برای پسر نوزاد در گهواره)؛ شاهد عقد خواستن (عناصری، 229-230)؛ و حنابستن دست عروس و داماد، آراستن حجله، عروس را سوار بر اسب تا حجلهگاه بردن، خلعتدادن بزرگان به داماد، تدارک خوانچه و گلاب، توزیع نقل و شیرینی (همایونی، «تحلیلی ... »، 38؛ عباسی، 141)، و سبزه آبکردن و خواندن آوازهای قدیمی ایرانی (واسونک) (صالحپور، 16).
مراسم عروسی قاسم، در قالب نقاشی در برخی مکانهای مذهبی هم نمود پیدا کرده است (فرحمنش، 214-215؛ نک : طالبی، 1 / 68).
مآخذ
ابراهیمی، رقیه، «نگاهی به نذورات مردم در دورۀ قاجار»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1383-1384 ش، شم 5-6؛ احمدپناهی سمنانی، محمد، آدابورسوم مردم سمنان، تهران، 1374 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، المآثر و الآثار (چهل سال تاریخ ایران)، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363 ش؛ برآبادی، احمد و دیگران، مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، تهران، 1380 ش؛ بلوکباشی، علی، نخلگردانی، تهران، 1380 ش؛ پهلوان، کیوان، استان سیستان و بلوچستان، تهران، 1393 ش؛ همو، استانهای بوشهر و هرمزگان، تهران، 1393 ش؛ همو، استانهای کردستان و کرمانشاه، تهران، 1393 ش؛ همو، استانهای کرمان و یزد، تهران، 1393 ش؛ دوستی، شهرزاد، «معرفی علائم، نشانهها و وسایل عزاداری محرم در فرهنگ مردم»، نجوای فرهنگ، تهران، 1385 ش، س 1، شم 2؛ سالاری، عبدالله، مردمشناسی ساوه و زرندیه، تهران، 1394 ش؛ سالور، قهرمان میرزا (عینالسلطنه)، روزنامۀ خاطرات، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374 ش؛ شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شریفیان، محسن، اهل ماتم (آواها و آیین سوگواری در بوشهر)، تهران، 1383 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1376 ش؛ شهیدی، عنایتالله، پژوهشی در تعزیه و تعزیهخوانی، به کوشش علی بلوکباشی، تهران، 1380 ش؛ صالحپور، اردشیر، «تعزیه وامدار سنت ایرانی است»، نمایش، تهران، 1383 ش، شم 76؛ ضمیر، آمانگلدی، «چایینه، رسم سنتی محرم در ایلام»، مجموعهمقالات نخستین همایش محرم و فرهنگ مردم ایران، تهران، 1379 ش؛ طالبی، فرامرز و عزتالله صمصام، تعزیه در گیلان، رشت، 1393 ش؛ طباطبایی اردکانی، محمد، فرهنگ عامۀ اردکان، تهران، 1381 ش؛ عباسی دمشهری، رحمتالله، «حنا در هرمزگان»، فرهنگ مردم ایران، تهران، 1386 ش، شم 11؛ علامه، صمصامالدین، یادگار فرهنگ آمل، تهران، 1338 ش؛ عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران، 1366 ش؛ فرانکلین، ویلیام، مشاهدات سفر از بنگال به ایران، ترجمۀ محسن جاویدان، تهران، 1358 ش؛ فرحمنش، نازی، «تاریخچۀ احداث تکیۀ معاونالملک کرمانشاه»، مجموعهمقالات ... (نک : هم ، ضمیر)؛ قیصری، عیسى، فرهنگ عامیانۀ ماهشهر، تهران، 1391 ش؛ کاشفی، حسین، روضة الشهداء، به کوشش حسن ذوالفقاری و دیگران، تهران، 1390 ش؛ کریمی، زهرا و محمد اکبری، آدابورسوم و فرهنگ عامۀ احمدآباد جرقویه، تهران، 1388 ش؛ محمدی، غلامحسین، فرگ، جزئی از سرزمین طلایی ایران، شیراز، 1385 ش؛ مختارپور، رجبعلی، «محرم در کیش»، مجموعهمقالههای همایش بینالمللی محرم و فرهنگ مردم، تهران، 1383 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عـامیـانۀ سیرجـان، کرمـان، 1381 ش؛ میرشکـاری، علیرضا، نسخه و نسخهنویسی تعزیه در میناب، بوشهر، 1382 ش؛ نادری، علیاصغر، میغاننامه، سمنان، 1389 ش؛ ناصربخت، محمدحسین، «مجلس شهادت قاسم ثانی»، فصلنامۀ تئاتر، تهران، 1370 ش، شم 16؛ نصری اشرفی، جهانگیر، «خدمت متقابل تعزیه و هنر بومی مازندران»، در قلمرو مازندران، به کوشش حسین صمدی، قائمشهر، 1374 ش، ج 3؛ هاشمنیا، محمود و ملوک ملکمحمدی، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، 1380 ش؛ همایونی، صادق، «تحلیلی از تعزیۀ عروسی قاسم (ع)»، تعزیه، به کوشش پ. ج. چلکوفسکی، ترجمۀ داوود حاتمی، تهران، 1367 ش؛ همو، تعزیه در ایران، شیراز، 1380 ش؛ همو، فرهنگ مردم سروستان، مشهد، 1371 ش؛ نیز:
Benjamin, S. G. W., Persia and the Persians, London, 1887; Ouseley, W., Travels in Various Countries of the East : More Particularly Persia, London, 1823.